کد مطلب:509
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:23
انگيزههاي اصلي اعتقاد به تناسخ چيست؟
1 ـ انكار رستاخيز و جهان ديگر جمعي از آنان چون به جهان ديگر عقيده نداشتند و شايد آن را محال ميپنداشتند، و از طرفي عدم پاداش نيكوكاران و بدكاران را مخالف «عدالت» خداوند ميديدند، لذا معتقد شدند كه روح نيكوكاران مجدداً به بدن ديگري، در همين جهان، كه از بدن نخستين به مراتب خوشبختتر است، باز ميگردد و پاداش اعمال نيك گذشتة خود را ميبيند، و روح بدكاران به بدنهايي كه در رنج و زحمت به سر ميبرند، و يا ناقص الخلقه هستند بازگشته، كيفر اعمال بد خود را خواهند ديد، و در حقيقت بدين وسيله شست و شو ميشوند و تكامل مييابند.
2 ـ توجيهي براي كودكان بيمار و معلول جمعي ديگر، از مشاهدة پارهاي از كودكان معلول و بيمار به اين فكر فرو ميرفتند كه اين كودكان كه گناهي نكردهاند، چرا خداوند آنها را به اين صورت آفريده و مبتلا ساخته است، حتماً ارواحي كه در اينها هست، ارواح افراد شرير و گناهكار و متجاوزي بوده كه براي ديدن كيفر اعمال خود به اين صورت درآمده، و مجدّداً به اين جهان برگشتهاند تا رنج ببرند!
3 ـ عوامل رواني به نظر ميرسد يكي از علل رواني اين عقيده، شكستهاي گوناگوني بوده كه بسياري از افراد در زندگي خود با آن مواجه ميشدهاند. واكنش رواني آن شكستها و ناكاميها به صورتهاي گوناگوني بروز ميكرده است؛ گاهي به صورت «درونگرائي» و «پناه بردن به تخيّلات» و پيدا كردن گمشدة خود در عالم خيال، آنچنان كه در بسياري از شعرا ديده ميشود، آنها هنگامي كه محبوب گريزپاي خود را در اين جهان نمييافتند، با «نقش رخ او» كه در عالم خيال، در وسط «جام» ميافتاد، دلخوش بودهاند! عدّهاي هم «بازگشت به زندگي جديد در اين جهان» را وسيلهاي براي تسكين افكار پريشان خود قرار ميدادند.
اين افراد «شكست خورده»، براي جبران شكستها و ناكاميهاي خود چنين ميپنداشتند كه بار ديگر روح آنها در كالبد ديگري در اين جهان قدم ميگذارد، و به آرزوي دل در آن زندگي جديد خواهند رسيد.
يكي ديگر از عوامل رواني اين عقيده، اين بوده است كه اعمال خشونتآميز خود را در انتقام جوئيها توجيه كنند.
مثلاً، اعراب زمان جاهليّت كه در موضوع ارضاي حسّ انتقامجوئي پافشاري و سرسختي عجيبي داشتند، و ممكن بود كينهتوزي را نسبت به شخص يا قبيلهاي از پدران و نياكان خود به ارث ببرند، گاهي براي توجيه انتقامجوئي وحشيانة خود، دست به دامان اين عقيده ميزدند؛ آنها عقيده داشتند هنگامي كه يكي از افراد قبيلة آنها به قتل برسد، روح او در قالب پرندهاي شبيه به «بوم» كه آن را هامه ميناميدند، قرار ميگيرد، و پيوسته در اطراف جسد مقتول دور ميزند، و نالة وحشتزائي سر ميدهد، و هنگامي كه او را در قبر ميگذارند، در اطراف قبر او گردش ميكند و مرتّباً فرياد ميزند اسقوني! اسقوني! يعني، سيرابم كنيد... سيرابم كنيد! و تا خون قاتل ريخته نشود نالة غمانگيز او خاموش نخواهد شد!
كد كتاب 34
صفحه الي 48
موضوع كلام ـ دلايل ابطال تناسخ
%%%
دلائل ابطال تناسخ چيست؟
ارتباط با ارواح
حضرت آيت الله مكارم شيرازي
مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.